نمایشگاه نمایش دونفره
توضیحات و استیتمنت نمایشگاه
همچون شعر که نظمی است از همنشینی کلماتی گاه ناهمگون، سوگل احدی و نسیم شجاع که پیشتر آثارشان در سلسلهنمایشهای «اپیزود» معرفی شده بود، در این نمایش دونفره در تلاشاند با کنارهم قرار دادن پارهتصویرهای گوناگون روایتی منسجم از حالات درونیشان بیان کنند. در آثار سوگل، سرخوشی کودکانه از پس سیاهیها و حفرهها آشکار میشود و نقاشیهای نسیم سفری است خیالی که از روایات منقطع و آشناییزداییشده آغاز شده و عامدانه به مقصدی مشخص ختم نمیشود. سوگل با نوعی از کاستن و نسیم با افزودن جزئیات، تصاویر را روی هم و گاه کنار هم میچینند تا از آنها نقشهای برای خوانش خاطرات و تصورات خود بسازند. آثارشان سیالانه ادامه مییابد، اتودها پاک میشوند و تصاویر دوباره اضافه میشوند تا در پایان همهچیز در جای خود معنا پیدا کند. سوگل احدی در مجموعهی «اسب کرایهای» با تکنیکهای متفاوت کلاژ، دو زیرمجموعه با عنوانهای «سواری» و «تاخت» که در یک دوره خلق شدهاند را ارائه میدهد. عکسها و تصاویر مجلات در زیرمجموعهی «سواری» از میان تاریکی قیرگون رخ مینمایند. ویرانسازی تصاویر و دوباره بهکار بستن تکهها در آثار او ، جدال با وسوسهی فرو رفتن در سیاهی است؛ مثل بازی با پوست اطراف زخمی که تازه بههم آمده است. در همین وادی، نگاه در آثار زیرمجموعهی «تاخت» میان حفرههای سرشتهشده در تصاویر گیر میافتد و روزنهها در تاروپود کمزور تصاویر تکرار میشوند. گویی موریانههایی از جنس خاطره، روح سوگل را از حفرهها پر میکنند. انباشتگی فضای خالی در آثار او یورش آوردن گذشته به حریم حال است؛ گذشته که چون سایه، جزئی جداناشدنی از زندگی اوست. آثار نسیم شجاع در مجموعهی «زیستن بر مدار نیستی» ازآنخودسازی آثار هنری و ادبی است که با رویکردی تلفیقگرا کنار خوابها و تصاویر ذهنی هنرمند قرار گرفتهاند. در آثار نسیم قرار نیست جزءها یک کل واحد بسازند و در صفآراییای سازمند مخاطب را به پایان داستان هدایت کنند؛ هر روایت گویی در جهان شخصی خود به زیست ادامه میدهد تا تمثیلی باشد از بلاتکلیفی جهان معاصر. خردهروایتها مخاطب را به یاریرسانی در امر داستانسرایی دعوت میکند تا در برزخی سورئال با نسیم هممسیر شوند و فرصتی برای خیالپردازی یابند. ژرفای لایهلایهی نقاشیهای نسیم همانند کلاژ های آغشته به خاطرهی سوگل، راز امیال و تجربهی زیستهیشان را بهسادگی در پیش چشمان مخاطب فاش نمیکنند، آن را زیرکانه در گوشهای از اثر، زیر انبوه تصاویر پنهان میکنند تا آثارشان وعدهگاهی باشد برای یادآوری.